خوشحالم
۱۵
تیر





طبق معمول توی تصویر روبه روم هم دنبالش میگردم .. تصویرش آشناست، خیلی .... اما دندونای ردیفش هیچ وقت تا این حد برام جلب توجه نکرده بودن.. از بین جذابیت های پرشمار ظاهریش تنها کلمات عاشقانه ی گاه و بی گاهش و گاهاّ حالت چشماش بود که جذبم میکرد، طوری که باید حالا بعد از گذشت این همه مدت دیدن دندون های ردیف و سفیدش بهم بقبولونه که بنده خدا چهره ی جذابی داشت.. بنده خدا..هه.. چه صفتی! حداقل با این توجیهاتی که من واسه رفتنش تو ذهنم ساختم، جور در نمیاد..
+ خواستم مراتب امتنانم رو نسبت به از سرگذروندن این حادثه ی بسسسسسسسسسسس عظیم اعلام کنم..همین..
- ۰ نظر
- ۱۵ تیر ۹۴ ، ۱۰:۲۴
- ۷۲ نمایش